اصول و فروع دین پایه های اعتقادی شیعه 12 امامی
اصول دین
اصول دین پایههای اعتقادی شیعه دوازده امامی است که به اعتقاد شیعیان ابتدا باید به آنها ایمان آورد و سپس به فروعی که از آن برخاسته است پایبند بود. و این اصلها مربوط به اعتقاد است.بنا به باور شیعه، اعتقاد به اصول دین باید از روی تحقیق باشد، نه تقلید. کسی که به اصول دین اعتقاد ندارد، از دین بیرون است.
اصول مذهب در نزد شیعه پنج تاست توحید، عدل، نبوت، معاد و امامت است. البته توحید، نبوت و معاد اصول دین اسلام اند و دو اصل امامت و عدل از اصول تشیع هستند و هر کس به آنها ایمان ندارد از مذهب شیعه بیرون است؛ گرچه از اسلام بیرون نیست.و در زبانها، زمانها و اقوام مختلف صورتهای متفاوتی به خود گرفتهاست.
1-توحید: به معنای یگانگی خدای متعال است.
2-عدل: یعنی افعال خداوند متعال از سر دادگری و شایستگی است و به هیچکس ستم نمیکند و هر چیزی را در جای خویش نگه میدارد و با هر موجودی، چنانکه شایستهاست رفتار میکند.
3-نبوت: به معنای پیامبری محمد بن عبدالله و دیگر پیامبران الهی است.
4-معاد:آن است که روزی همه مکلفان برای بازخواست و حساب در پیشگاه الهی گرد هم میآیند و هر کس به پاداش و کیفر خویش میرسد. در واقع این روز همان قیامت است.
5-امامت: به این معنا که پس از پیامبر اسلام، امامان منصب خلافت و امامت را بر عهده دارند و آنان منصوب خداوند هستند.
اصل هر چیز، همان ریشه و اساس آن است که بنایش را روی آن می سازند، بنابراین، اصول دین چیزی است که ساختمان دین روی آن بنا گردیده است.
فروع دین
فروع دین اصطلاحی است (در مقابل اصول دین) که به احکام عملی اسلام اطلاق می شود، رتبه اصول دین چون از باب علم (به همراه یقین) است، مقدم بر فروع دین که از باب عمل است می باشد، یعنی تا علم و اعتقاد نباشد عمل معنا ندارد. به همین خاطر به این سری از احکام عملی اسلام، «فروع دین» گفته می شود که بر پایه اصول و بر آن بنا می شود. و به قول مرحوم فیض کاشانی اصول دین مانند درختی است که فروع دین ثمرات آن است و می فرماید: «اشرف از میان این دو (علم و عمل)، علم است، علم به منزله درخت و عبادت به منزله ثمره آن است» تعداد واجبات و محرمات علاوه بر احکام معاملات که جزء فروع دین محسوب می شوند، بسیار زیاد است. اما آنچه از فروع دین که معروف است ده مورد است:
اول : نماز
دوم : روزه
سوم : خُمس
چهارم : زکات
پنجم : حج
ششم : جهاد
هفتم : امر به معروف (دستور به خوبیها و نیکیها)
هشتم : نَهْى از مُنکَر (بازداشتن از بدیها و زشتیها)
نهم : تَوَلَّى (دوستى با دوستان خدا)
دهم : تَبَرَّى (دشمنى با دشمنان خدا)