زندگینامه ابوعلی سینا تاثیرگذارترین فیلسوف
ابوعلی سینا پزشک، فیلسوف، منجم، ریاضیدان، ادیب، موسیقی دان دانشمند اقتصاددان عارف ایرانی
ابوعلی سینا دانشمند نابغه ایرانی که شهرت جهانی دارد. مهارت این حکیم بزرگ در همه علوم بهویژه پزشکی بسیار شگفتانگیز و قابلتحسین است.
ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا، یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین فیلسوفان و دانشمندان ایران و جهان است. ابن سینا، پورسینا، شیخالرئیس و همهچیز دان، از القاب این دانشمند بزرگ به شمار میرود. ابوعلی سینا یک پزشک، ریاضیدان، منجم، فیزیکدان، شیمیدان، جغرافیدان، زمینشناس، شاعر، منطقدان و فیلسوف بزرگ بود. او در دوران جوانی بهطرز شگفتآوری توانست به همه این علوم تسلط پیدا کند.
بسیاری از آثار او بهویژه در زمینه پزشکی برای قرنهای متوالی در دانشگاههای اروپایی تدریس میشد. این حکیم بزرگ موثرترین چهره در علم و فلسفه جهان اسلامی به شمار میرود. از آغاز کودکی استعداد و شایستگی عجیبی در فراگرفتن علوم مختلف داشت.
زندگینامه
ابوعلی سینا، حکیم، فیلسوف، طبیب و دانشمند بزرگ ایرانی است که در ماه صفر سال ۳۷۰ هجری قمری در شهر بخارا متولد شد. این حکیم بزرگ در جهان غرب به نام و با لقب «امیر پزشکان» شناخته شد. و علاوه بر شیخالرئیس، القاب دیگری همانند حجه الحق و شرف الملک هم به او دادهاند.
پدر وی که نامش عبداله فرزند حسن بود اهل بلخ بود. در زمان سلطنت نوح دوم سامانی (پادشاهان سامانی) از بلخ به بخارا و کارمند دارایی روستای بنام خرمیثن شد. در آنجا با دختری بنام ستاره ازدواج کرد و اولین فرزندشان بنام حسین که همان ابوعلی سینا است. بعد از پنج سال ، برادر کوچکش به نام محمود به دنیا آمد.
ابوعلی سینا از همان آغاز کودکی استعداد عجیب و ویژهای در فراگرفتن علوم مختلف داشت. پدرش برای تعلیم و تربیت او سخت تلاش میکرد و خانه او محل ملاقات دانشمندان مختلف بود، ابن سینا تا ۱۰ سالگی تمام قرآن و صرف و نحو را آموخت. پس از آن به یادگیری منطق و ریاضیات مشغول شد
ابن سینا حافظه و هوشی شگفتانگیز و خارقالعاده داشت. تا جایی که در سن ۱۴ سالگی از معلم خود پیشی گرفت؛ به همین خاطر همه مجذوب هوش او میشدند.
ابن سینا علم منطق را از استادش ابوعبدالله ناتلی آموخت و طبیعیات، مابعدالطبیعه و علم طب را را نزد استادش ابوسهیل مسیحی فراگرفت. او در جوانی امیر نوح سامانی را از یک بیماری سخت نجات داد. به همین خاطر امیر به او اجازه داد که از کتابخانه باشکوهی که مخصوص شاهزادگان سامانی بود، استفاده کند. ابو علی سینا هنگامی که به سن ۱۸ سالگی رسید، دیگر احتیاج به فراگیری هیچ علمی نداشت. زیرا در همه علوم زمان خود استاد بود و تنها برای درک آموختههای خود تلاش میکرد
مهاجرت ابوعلی سینا
ابوعلی سینا زمانی که ۲۲ سال داشت، پدر خود را از دست داد. او پس از مرگ پدرش، با دشواریهای زیادی روبهرو شد و زندگی پر فراز و نشیبی را تجربه کرد. ابن سینا بیشتر عمر خود را در مسافرتهای طولانی از شهری به شهر دیگر گذراند و حوادث زیادی همانند سرگردانی در کویر و گم شدن در بیابان را تجربه کرد. وی بهدلیل آشفتگی اوضاع سیاسی در ماوراء النهر به ناچار بخارا را به مقصد جرجانیه و سپس گرگان ترک کرد.
یکی از آرزوهای ابوعلی سینا ملاقات با قابوس ابن وشمگیر که در جرجان بود اما زمانی که به جرجان رسید، او از دنیا رفته بود و همین مسئله چندین سال ابن سینا را گوشهگیر کرد، تا اینکه در سال ۴۰۵ و ۴۰۶ هجری قمری عازم ری شد. او چند سالی از عمر خود را در یک روستای دور افتاده زندگی کرد و یک مدت هم بهسمت وزارت سلطان دست یافت و در دربار زندگی کرد؛ اما متهم به خیانت در وزارت شد و حبس در زندان حکومت را هم گذراند. سپس مخفیانه از زندان فرار کرد و بهسمت اصفهان رفت.
ابوعلی سینا در طی مدت زندگانی خود دچار سختیهای بسیاری شد و امرار معاش او به واسطه مهارت در علوم مختلف بهویژه طبابت تامین میشد. ابوعلی سینا در طول زندگی خود کتابهای متعددی نوشت و حتی به ساخت رصدخانه هم پرداخت.
آثار ابوعلی سینا
حکیم ابن سینا ۴۵۰ کتاب در زمینههای گوناگون نوشته است که تعداد زیادی از آنها به مباحث پزشکی، حکمت و فلسفه مربوط میشود. از آنجا که در آن دوره، عربی زبان رایج آثار علمی بود، ابن سینا و سایر دانشمندان ایرانی آن زمان هم، اکثر کتابهای خود را به زبان عربی مینوشتند؛ اما بعدها برخی از این آثار به زبانهای دیگر از جمله فارسی ترجمه شد.
او تنها حکیمی است که تمام آثارش باقی مانده و بسیاری از آنها به چاپ رسیده است. ابن سینا نویسنده کتاب شفا (یک دانشنامه علمی و فلسفی جامع) بوده و کتاب القانون فی الطب که یکی از معروفترین آثار تاریخ پزشکی است هم از آثار این دانشمند بزرگ به شمار میرود. بهطور کلی، از جمله مهمترین آثار ابن سینا میتوان به شفا، قانون فی الطب، الاشارات و التنبیهات فی المنطق والحکمه و بسیاری رسالههای دیگر فارسی و عربی اشاره کرد.
ابوعلی سینا در ادبیات فارسی تبحر خاصی داشت و بیش از ۲۰ اثر فارسی به او منسوب است که از جمله مهمترین آنها میتوان به انتساب دانشنامه علائی و رساله نبض اشاره کرد، البته کتابهای فارسی دیگری همانند کنوزالمعزمین، ظفرنامه، حکمه الموت، رساله نفس، رساله معراجیه، المبدا المعاد، اثبات النبوه، علل تسلسل موجودات، رساله جودیه، معیارالعقول، رساله عشق، حل شکلات معینه، رساله اکسیر، رساله در منطق، رساله در اقسام نفوس، فی تشریح الاعضا، رساله در معرفت سموم و علم پیشین و برین هم از وی وجود دارد.
آنچه ابن سینا میدانست
از ویژگیهای ابن سینا در پزشکی، مشاهدات بالینی او درباره بیماریهای گوناگون است که از جمله مهمترین آنها میتوان به ناراحتیهای پوستی، بیماریهای ریوی، اختلالهای اعصاب و انواع دیوانگیها اشاره کرد.
ابن سینا در علم ریاضی و نجوم هم جایگاهی بسیار ویژه و خاص داشت. بخش از کتاب شفا درباره ساختن آلات رصدی بوده و بخشی هم درباره ریاضیات است که شامل چهار بخش هندسه، علم حساب، موسیقی و هیئت میشود. ابنسینا در بخش ریاضیات، اصول اقلیدس را در کتاب شفا بررسی و تحلیل کرده است. از ابتکارات ارزشمند این دانشمند بزرگ در علم نجوم میتوان به ساختن آلات اندازهگیری رصدی اشاره کرد که بسیار قابلتوجه است.
برخی از آثار مهم ابن سینا در زمینه ریاضیات شامل کتاب الشفا (جزء سوم شامل: الارثماطیقی ـ علمالموسیقی ـ علمالهیئه)، الزاویه یا تحقیق مبادیالهندسه، رویه الکواکب باللیل لابالنهار، رساله فی الموسیقی، الفلک والمنازل یا المختصر فی علم الهیئه، فی سبب قیام الارض فی وسط السما، ابطال احکام النجوم و فی ابعاد الظاهره للاجرام السماویه است.
بعضی از آثار مربوط به منطق و حکمت این دانشمند بزرگ هم شامل الاشارات و التنبیهات، الانصاف، رساله المحدود، الحمکه العروضیه، الحکمه المشرقیه، کتاب شفا، التعلیقات، المباحثات، عیون الحکمه، النجاه و سایر موارد میشود. این حکیم بزرگ پژوهشهایی هم در علوم طبیعی انجام داد و چگونگی پدید آمدن کوهها را بهدرستی بیان کرده است
وفات ابن سینا
ابو على سینا در روز جمعه اول ماه رمضان سال 428 هجری قمری (1037میلادی)، در سن 58 سالگی در همدان در گذشت.
درباره علت مرگ ابوعلی سینا دو روایت وجود دارد:
1. آن که در اواخر عمر وی، علاءالدوله بر او خشم گرفت و او را در غل و زنجیر کرد و به زندان انداخت که در آن جا درگذشت.
2. بر اساس این گزارش، ابن سینا دچار بیماری قولنج شد و از آن جا که همیشه می گفت کیفیت زندگی را بر کمیت آن ترجیح می دهد، در مداوای خود کوتاهی کرد تا درگذشت.
ابوعبید جوزجانی شاگرد ابن سینا در شرح حال وی می گوید:
زيادهروى در شهوات از راه حلال سرانجام جسم نيرومند شيخ را فرسوده كرد. به هنگامى كه علاء الدوله با تاش فرّاش مىجنگيد و ابن سينا همراه وى بود بيمارى قولنج گريبان شيخ را گرفت. شيخ از ترس آن كه مبادا در هنگامه كارزار و فرار امير، زمينگير شود و از همگامى با او بازماند، در يک روز هشت نوبت دستور تنقيه داد. بر اثر اين زياده روى، رودههايش زخم شد. چون در كار درمان ورزيده بود، خويشتن را با داروهاى مناسب اندكى بهبود بخشيد، اما عليل گشت؛ زيرا از غذا پرهيز نمیكرد، و از همنشینی با زنان (از طریق حلال) دستبردار نبود. در نتيجه بيمارى قولنج وى گاهى زورآور مىشد و زمانى تسكين مىيافت، تا آن هنگام كه در ركاب علاء الدوله به سوى همدان رهسپار گرديد.
در اين سفر بيمارى شيخ به شدت گراييد، چون به همدان رسيد دانست كه نيروى جسمانى خود را چنان از دست داده كه ديگر از غذا و دارو كارى ساخته نيست؛ از این رو از درمان خويش دست كشيد و گفت: «مدبر تن من از تدبير فرومانده و درمان بي فايده است». چند روزى بر اين حال بود تا ديده از جهان فرو بست. جسمش را در همدان به خاک سپردند. در آن هنگام پنجاه و هشت ساله بود».
وقتی آثار مرگ را مشاهده نمود، از جمیع گناهان توبه نمود و آنچه را داشت به فقرا بخشید و غلامان را آزاد کرد و ختم قرآن نمود و در حال احتضار این رباعی را میخواند:
تا باده عشق در قدح ریختهاند، وندر پس عشق عاشق انگیختهاند
با جان و روان بوعلی مهر علی، چون شیر و شکر به هم بر آمیختهاند.
و میگفت: آنکه مردیم و آنچه که با خود بردیم، این است که دانستیم که هیچ ندانستیم.