منشور کوروش نخستین بیانیه حقوق بشر در تاریخ جهان

تاریخچه

این استوانه در سال 1879 میلادی در نیایشگاه اسگلیه در شهر بابل باستانی پیدا شد. و هم اکنون در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری می‌شود و نسخه دیگری به همین شکل نیز در همان موزه نگهداری می شود.

 نحوه نوشتن استوانه کوروش از سنت هزارساله کتیبه‌های ساختمانی سلطنتی آشوری و بابلی الهام گرفت. و این چنین متن ها یادآور پرستشگاه ها، برج‌ها، کاخ‌ها،  آبراهه‌ها و دیگر فعالیت‌ها می‌شود.

این استوانه از گل پخته شده است که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش هخامنشی ساخته شد.

نیمه آغازین این لوح با زبان بابلی، در قسمت پایانی لوح سخنان و دستورات کوروش است که به زبان میخی( بابلی نو) می‌باشد.

در ماه مارس ۱۸۷۹ استوانه کوروش در جریان کاوش‌های بابل، در تپه موسوم به عمران یافت شد و بعدها مشخص شد که این تپه پرستشگاه اصول اسگلیه بود.

بخشی از ترجمه

 استوانه روایتی از فتح بابل توسط کوروش در سال ۵۳۹ پیش از میلاد است, که در مورد جنایت های نبونایید آخرین پادشاهی کلدانی می‌باشد.

روایتی در خصوص جستجوی مردوک برای پیدا کردن پادشاه شایسته، پادشاهی کوروش کبیر بر تمام جهان، حکمرانی و عاملیت او در فتح بابل بدون جنگ است.

 درسطرهای بعدی از صلح در کشور را تضمین‌کرده است و به موجب آن کمبوجیه پسر کوروش مشمول رحمت مردوک است.

 بازسازی معابد در دوران زمامداری نبونایید در پایان به بازسازی شهر بابل قابل توصیف است.

کشف

استوانه کوروش در ماه مارس ۱۸۷۹ توسط هرمزدرسام در جریان کاوش های بابل در تپه موسوم به عمران یافت شد.

 که بعدها مشخص شد این تپه محل پرستش اسگلیه بوده است.

هرمزد رسام در کتاب خود گفته که این استوانه از مهم ترین کشفیات دوران ها دانسته است.

 استوانه کوروش زمانی که در حفاری اصلی بود آسیب ندیده بود. زمانی که به موزه بریتانیا در لندن انتقال یافت قطعه قطعه بود که کارمندان موزه این قطعات را به هم چسباندند.

 در سال ۱۹۷۱ ریچارد برگر کشفی شگفت آور انجام داد که یک قطعه میخی از استوانه کوروش در دانشگاه ییل آمریکا وجود دارد .که این قطعه بخشی از استوانه کوروش که در موزه بریتانیا است می باشد که بعداً به آن اضافه شد.

عکس هرمزد رسام

جایگاه

منشور کوروش
منشور حقوق بشر

این سند به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته میشود، و به سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل آن را به تمامی زبانهای رسمی سازمان منتشر کرد.

این تأییدی است بر اینکه منشور آزادی بشریت که توسط کوروش بزرگ در روز تاجگذاری وی منتشر شد. می‌تواند برتر باشد از اعلامیه حقوق بشر که توسط انقلابیون فرانسوی در اولین مجمع ملی ایشان صادر شد.

اعلامیه حقوق بشر در نوع خود، در رابطه با بیان و ساختارش بسیار قابل توجه‌است . اما منشور آزادی که توسط پادشاه ایرانی (کوروش) در ۲۳ سده پیش از آن صادر شد، به نظر معنوی‌تر می‌آید.

با مقایسه اعلامیه حقوق بشر مجمع ملی فرانسه و منشور تأیید شده توسط سازمان ملل، با منشور آزادی کوروش، این آخری با در نظر گرفتن قدمت، صراحت، و رد موهومات دوران باستان در آن، با ارزشتر نمود می‌کند.

این لوح با عنوان نخستین بیانیه حقوق بشر جهانی شناخته می‌شود لوح کوروش که پس از تسخیر بابل و شکست بخت النصر توسط کوروش به عنوان سنگ بنای یادبودی در شهر بابل قرار دادند. نخستین بیانیه حقوق بشر جهانی است که کوروش در آن همه طوایفی را که در زمان امپراتوری بابل به اسارت درآمده بودند آزاد و به آنها اجازه نقل مکان و زندگی آزاد در هرکجای امپراتوری خود را داد.

کوروش پادشاه بزرگ ایران قوم یهود را نیز از اسارت امپراتوری بابل آزاد کرد.

در این کتبیه کوروش خود را معرفی نموده و اسم پدر، جد اول، دوم و سوم خویش را نام می‌برد و اعلام می‌دارد که پادشاه ایران و پادشاه بابل و پادشاه جهات اربعه (کشورهای اطراف ایران) می‌باشد، آنگاه در مقام بیان حقوق بشر و منشور آزادی خویش اعلام می‌دارد.

حقوق بشر در ایران باستان

نخستین اعلامیه حقوق بشر در جهان ، درایران باستان و در زمان کوروش بزرگ هخامنشی ، صادر شد. کوروش دراین منشور ، برده‌داری را ممنوع اعلام و به بازگرداندن همه اسیران و بردگان به سرزمین هایشان ، دستور داد.

استوانه کوروش
استوانه کوروش

با مطالعه بخشهایی از این اعلامیه که به هنگام فتح بابل از سال ۵۵۰ سال قبل ازمیلاد صادر شد می فهمیم که کوروش بزرگ دست به سنت شکنی زده و ازشیوه مرسوم آن زمان که اعمال سیاست زمین سوخته و قتل عام مغلوبین بوده احتراز می کند و می گوید : سپاهان من ، بدون مزاحمت ، درمیان شهر بابل حرکت کردند من به هیچ کس اجازه نمی دادم که سرزمین سومر واکد را دچار هراس کند … من احتیاجات بابل وهمه عبادتگاه‌هایش را درنظرداشتم ودربهبود وضعشان کوشیدم .

من یوغ ناپسند بابل را برداشتم ، خانه های مخروبه آنان را آباد کردم ، من به بدبختی های آنان ، پایان بخشیدم .درعصر داریوش هخامنشی نیز شاهد یک قانون جامع هستیم که به ‹‹ دادنامه داریوش ›› شهرت دارد .

وندیداد

سلسه مقرارت آیین زردشت – که وندیداد نامیده می شود . – مبتنی بر همین دادنامه است . یکی ازمظاهر حقوق بشر دردوران هخامنشی ، بردباری مذهبی است . داریوش بزرگ ، دادگری وعدالتخواهی را به بهترین شیوه در زمان خودش برقرار کرد و در این میان ، ازدادرسان ویژه مسائل دشوار حقوقی یاری می جست .

او قانون اساسی کشور را برمبنای بردباری دینی ورعایت حقوق اقلیتهای مذهبی ، تدوین کرد. و در نگارش این قانون، آداب و رسوم وسنت‌ها و قوانین و مقرارت ملل مغلوب را تاجایی که به کیان امپراتوری هخامنشی لطمه نمی زد ،لحاظ کرده بود. او برای اجرای هرچه بهتر قانون اساسی ، شورایی متشکل از دادرسان خانواده شاهنشاهی وموبدان را مسؤول نظارت براجرای قانون قرار داد . این شورا،گزارش‌هایی را که ازشهر بانان وایالت‌های امپراتوری اخذ می کرد به اطلاع پادشاه می رسانید.

به این ترتیب راه برهرگونه اعمال تبعیض نژادی مذهبی ، بسته می شد وکلیه ملل مغلوب باوجود تفاوتهای نژادی ، مذهبی ، زبانی و… باهم داشتند. تحت لوای امپراتوری هخامنشی ، درصلح وصفا به سرمی بردند واین مرهون سیاست تبعیض زدایی حکمرانان وقت بود.. قرنها بعد است که دراعلامیه حقوق بشر، چنین حقی برای انسانها به رسمیت شناخته شد. درماده دوم این اعلامیه آمده است :‹‹ هرکس می تواند بدون هیچ گونه تمایز ، مخصوصا از حیث نژاد ، رنگ ، جنس ، زبان ، مذهب ، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت ، وضع اجتماعی ، ثروت ، ولادت یا هر موقعیت دیگر ، از تمام حقوق وکلیه آزادی هایی که دراعلامیه حاضر ذکرشده است ، بهره‌مند گردد.

به علاوه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی ، اداری ، قضایی یا بین الملل کشور یا سرزمینی باشد که شخص با آن تعلق دارد .

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا